ایجاد حس هدفمندی در تیم
حس هدفمندی درتیم به معنای احساس مشترک، وضوح در هدفهای گروهی و انگیزهٔ همسو با مأموریت تیم است. وقتی اعضای تیم به طور همزمان هدفی روشن و قابل دستیابی را دنبال میکنند، همکاری کارآمدتر و نتایج بهتری حاصل میشود.
در واقع با درهمتنیدگی بیش از پیش کار و زندگی، افراد به طور فزایندهای از طریق کار به دنبال هدف میگردند. بنابراین، از رهبران خواسته میشود تا حس هدفمندی در تیم را ایجاد کنند. وقتی اعضای تیم احساس میکنند که کارشان به یک هدف بزرگتر در سطح شرکت مرتبط است، انگیزه بیشتری پیدا میکنند و عملکرد بهتری دارند. این به مدیران و رهبران فرصتی میدهد تا محیطهای کاری را تسهیل کنند که حس هدفمندی مورد نیاز افراد برای پیشرفت را فراهم کنند.
در این مقاله از ایران پرفورمنس، پنج روش مؤثر برای ایجاد حس هدفمندی در تیم را بررسی خواهیم کرد و اطمینان حاصل میکنیم که همه با هم هماهنگ هستند و به سمت یک هدف مشترک سوق داده میشوند.
آزمون «زندگی شگفتانگیز است» را انجام دهید
برای ایجاد حس هدفمندی در تیم، اولین گام انجام آزمون «زندگی شگفتانگیزی است» است. این ایده از تأمل در فیلم با همین نام و فرضیهای که در آن مطرح میشود، الهام میگیرد. در این فیلم، شخصیت اصلی، جورج بیلی، با نجات از خودکشی توسط فرشتهای به نام کلارنس روبهرو میشود؛ کلارنس که گاهاً به عنوان «بدترین نام برای یک فرشته» یاد میشود، نشان میدهد که اگر جورج هرگز وجود نداشت، جامعهٔ او چقدر میتواند متفاوت باشد.
این آزمون با شدتِ ترسناک بودن فیلم همراه نیست، بلکه هدف آن انجام یک آزمایش فکری است که تیم را ترغیب کند تا اهمیت وجود خود را با نگاه به تأثیر فقدان اعضا و مشارکتهایشان بهطور عمیقتر بررسی کند. با اعمال این آزمون بر روی تیم خود، اعضا به درک بهتری از اینکه چه کسانی از کار آنان بهره میبرند و نقش مشارکتهایشان در موفقیتهای گروه چیست، دست مییابند.
این آگاهی به افراد اجازه میدهد تا ارزشِ آوردهشده به سازمان را ببینند و تفاوتی که عملکردشان در زندگی دیگران میگذارد را درک کنند. در نتیجه، چنین تمرینی میتواند حس هدفمندی در تیم را تقویت کند و انگیزهٔ اعضا را برای همکاری، نوآوری و تعهد به اهداف مشترک افزایش دهد. با شرکت در دوره اموزش کار تیمی با امین اسماعیلیان، اموزشهای کاربردی زیادی برگرفته از تحلیل فیلم ها برای عملکرد بهتر در تیم ارائه میشود.
یک شعار تجمع بنویسید
برای ایجاد حس هدفمندی در تیم، دومین راه مؤثر، نوشتن یک شعار تجمع است. شعار تجمع ابزاری قدرتمند است که هدف تیم را به وضوح دربر میگیرد و به عنوان یک عبارت انگیزشی عمل میکند که همه اعضای تیم آن را درک میکنند. این شعار باید ساده، جذاب و الهامبخش باشد و به خوبی به یاد سپرده شود. بسیاری از تیمهای موفق از شعارهای تجمع برای متحد کردن اعضای خود و نگه داشتن تمرکز آنها بر هدف مشترک استفاده میکنند.
به طور نمونه، تیم سن آنتونیو اسپرز شعار تجمع «به سنگ بکوب» را به کار گرفته و از تصویر یک سنگتراش استفاده میکند که صدها بار به سنگ ضربه میزند تا در نهایت ترک بردارد؛ آنها این تصویر را به عنوان یادآوری قدرتمندی به کار میگیرند که فشار روزانه تمرین و تکرارهای بیشمار است که در نهایت پیروزی را به ارمغان میآورد. ب
ا ایجاد یک شعار تجمع که با هدف تیم همصدا باشد، میتوانید حس قوی وحدت و فرهنگ تیمی را در اعضا پرورش دهید و تعامل تیمی را به سمت دستیابی به نتایج مطلوب هدایت کنید. این رویکرد نه تنها چشمانداز مشترک را تقویت میکند، بلکه به هر عضو کمک میکند تا نقش و ارزش خود را در کل تیم بهتر درک کند و با انگیزهای روشنتر به پیش برود.

ایجاد نمادهای تیمی
برای ایجاد حس هدفمندی در تیم، سومین راه مؤثر، خلق نمادهای تیمی است. نمادها بازنماییهای بصری هستند که هدف و ارزشهای تیم را به نمایش میگذارند و مانند یادآورندهای از ماموریت تیم عمل میکنند تا اعضا بتوانند با حس هدف مشترک خود ارتباط برقرار کنند. این نمادها میتوانند شکلهای مختلفی داشته باشند؛ از نمادهای بصری و اشیاء تا حرکات یا هر چیز دیگری که برای تیم معنایی ویژه ایجاد کند، و بهتر است اگر بتوانند به شعار تجمع تیم گره بخورند.
برای نمونه، تیم سن آنتونیو اسپرز مرکزتمرین خود را با یک نماد قدرتمند (تخته سنگ و پتکی که پشت شیشه نمایش داده میشوند) تزیین کرده است و بازیکنان قبل از هر جلسه از کنار آن عبور میکنند؛ چنین نمایشگرهایی به عنوان یادآورهایی قوی عمل میکنند که نشان میدهند فشار تمرین و پشتکار بیوقفه، به مرور زمان و با تکرارها، میتواند پیروزی را به ارمغان آورد.
تیم شما ممکن است به اندازه آن غرورآفرین پیچیده نباشد، اما هر چیزی که بتواند شعار تجمع تیم را به خاطر بسپرد، میتواند به ایجاد حس هدفمندی در تیم کمک کند. بهعلاوه، نمادهای کوچکتر میتوانند به تقویت احساس هویت مشترک در تیم میان اعضا نیز یاری رسانند و فرصتی برای ایجاد ارتباط عمیقتر با نقش و دلیل حضور هر فرد در تیم فراهم کنند.
جمعآوری داستانهای تأثیرگذار
برای چهارمین راه ایجاد حس هدفمندی در تیم، جمعآوری داستانهای تأثیرگذار است. داستانها یکی از قدرتمندترین ابزارهای ارتباطی انسانها هستند و به همین دلیل میتوانند نقش بسیار مهمی در روشنتر کردن دستاوردهای تیم و تقویت حس هدفمندی اعضا ایفا کنند. این داستانها میتوانند از منابع گوناگون مانند پوششهای رسانهای، توصیفات مشتریان یا یادداشتهای تشکر به دست آیند، اما نقش مدیران و رهبران در جمعآوری، داوری و به اشتراکگذاری آنها با تیم حیاتی است. در بهترین حالت، هر ایمیل، روایت مثبت یا دستاوردی که در رسانهها یا جوامع داخلی سازمان منتشر میشود و با هدف تیم یا سازمان همسو است، ثبت میشود تا بتواند به طور منظم در جلسات تیمی مطرح و به اشتراک گذاشته شود.
با اشتراکگذاری منظم این داستانهای تأثیرگذار، اعضای تیم میتوانند نتایج ملموس کار تیمی موفق خود را مشاهده کرده و تأثیر مثبتی که بر دیگران میگذارند را در عمل ببینند. این کار نه تنها موجب افزایش روحیه و انگیزه میشود بلکه به آنها یادآوری میکند که مشارکتهایشان تا چه اندازه به دستاوردهای گروهی و ارزشهای سازمانی کمک میکند و چرا پشت هر تلاششان معنایی وجود دارد. در نتیجه، جمعآوری و به اشتراکگذاری منظم داستانهای تأثیرگذار میتواند حس هدفمندی در تیم را تقویت کند، همدلی و همبستگی را افزایش دهد و به هر عضو نشان دهد که نقش او در سازمان چه تاثیر پایداری دارد و چگونه تلاشهای روزمرهشان به تفاوتهای واقعی در زندگی دیگران منجر میشود.
برونسپاری الهامبخشی
برای چهارمین راه ایجاد حس هدفمندی در تیم، برونسپاری الهامبخشی است. برونسپاری الهامبخشی شامل آوردن افرادی است که مستقیماً تحت تأثیر کار تیم قرار گرفتهاند تا داستانهای شخصی و تجربههای خود را به اشتراک بگذارند؛ این کار در واقع نسخهای دقیقتر از جمعآوری داستانهای تأثیرگذار است که با جزئیات بیشتری همراه میشود و شنیدن روایتهای دست اول از اینکه چگونه کار تیم میتواند تغییرات ملموسی در زندگی افراد ایجاد کند، میتواند برای اعضای تیم انگیزهای اشباعشده و فوقالعاده ایجاد کند.
به عنوان مثال، شرکت Medtronic که در زمینه تجهیزات پزشکی فعالیت میکند بیماران را به مهمانی تعطیلات سالانه دعوت میکند تا با آنها به اشتراک بگذارند که چگونه فناوری این شرکت به بهبود کیفیت زندگیشان کمک کرده است؛ چنین روایتی از تجربههای واقعی نه تنها حس قدردانی و قدرتمندی برای تیم میآورد بلکه نشان میدهد که تلاشهای روزمره آنان در دنیای واقعی چه اثرات عمیقی به همراه دارد. هنگامی که اعضای تیم روایتهای این افراد را میشنوند، حس هدفمندی در تیم تقویت میشود و اهمیت کار هر فرد را در راستای خدمت به دیگران به وضوح به یاد میآورد.
همچنین این فرایند فرصتی فراهم میکند تا اعضا با افرادی که به آنها خدمت میکنند ارتباط برقرار کنند و همدلی و درک عمیقتری از هدف مشترک تیم به دست آورند، که در نهایت به تعمیق تعلق و انگیزه جمعی منجر میشود.

جمع بندی
ایجاد حس هدفمندی در تیم برای موفقیت آن درست به اندازه رهبری در کار تیمی بسیار مهم است. با استفاده از آزمون «زندگی شگفتانگیزی است»، تهیه شعار تجمع، ایجاد نمادهای تیمی، جمعآوری داستانهای تأثیرگذار و برونسپاری الهام، تیمها میتوانند حس قوی هدفمندی و انگیزه را پرورش دهند.
این مجموعهٔ رو به جلو با هم به تقویت آگاهی اعضا از نقش و ارزش تخصصیشان در چارچوب مأموریت سازمان کمک میکند و آنان را ترغیب میکند تا با دیدی روشنتر به همکاری، خلاقیت و تعهد به اهداف مشترک بپردازند. هر یک از این راهها ( آزمایش فکری پیرامون تأثیر وجود تیم، شعارهای تجمعی ساده و الهامبخش، نمادهای بصری که پیام تیم را به یاد میآورند، روایتهای تأثیرگذار از دستاوردها و تجربیات واقعی، و برونسپاری الهام برای شنیدن روایتهای دست اول) به طور جداگانه میتوانند انگیزه را تقویت کنند، اما ترکیب و تداوم اجرای آنها است که حس هدفمندی در تیم را به صورت پایدار ایجاد میکند. ب
هکارگیری منظم این تمرینها به اعضا کمک میکند تا نتایج ملموس کارشان را ببینند، ارزش مشارکتهایشان را درک کنند و متعهد بمانند که بهترین عملکرد خود را ارائه دهند. در نتیجه، با حفظ پیوستگی و استمرار در این رویکردها، حس هدفمندی در تیم تقویت میشود و همدلی، همبستگی، و انگیزهٔ جمعی برای رسیدن به اهداف سازمانی افزایش مییابد.
7 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.