چگونه فرهنگ تیمی بسازیم؟
فرهنگ، عامل کلیدی و تعیینکنندهای است که میتواند موفقیت یا شکست یک تیم را مشخص کند. برخی فرهنگها آنقدر بر عملکرد و استعداد تمرکز میکنند که حتی اعضا با انگیزه هم احساس خستگی میکنند. در مقابل، فرهنگهایی وجود دارند که با ایجاد یک فرهنگ تیمی سالم، در آن هر عضو، صرفنظر از میزان توانایی فردی، نیازهای تیم را به اولویت میگذارد و در نتیجه همه اعضا با هم به برنده شدن میرسند. در این مقاله از مجله ایران پرفورمنس، به شرح چگونگی ساخت فرهنگ تیمی از زیر سطح و با تمرکز بر مواردی میپردازیم که واقعاً اهمیت دارند و بر اساس این پایهها، گامهای مدونی برای ساخت فرهنگ تیمی پایدار و کارآمد برمیداریم.
تعریف فرهنگ تیمی
فرهنگ تیمی مجموعه ارزشها، رفتارها و شیوه همکاری اعضای تیم است که با همافزایی، احترام و مسئولیتپذیری مشترک دنبال دستیابی به هدفها است. اما نکتهای وجود دارد که اغلب نادیده گرفته میشود: ما بسیاری از جنبههای فرهنگ را اشتباه میفهمیم. وقتی درباره فرهنگ صحبت میکنیم، معمولاً به عناصر بیرونی و قابل مشاهده مانند نمادها، شعارها، قوانین پوشش، میزهای پرنشاط یا غذاهای رایگان اشاره میکنیم. اما طبق پژوهشهای اولیه ادگار شاین، این عناصر سطحی آنقدر که فکر میکنیم مهم نیستند. آنچه واقعاً اهمیت دارد، در زیر سطح ظاهر یا رفتارها نهفته است.
فرهنگ در یک تیم، چیزی نیست که بهطور مستقیم بتوان آن را دید یا شنید. آن برچسبها و نشانههای قابل مشاهده هستند که به این فرهنگ تیمی اشاره میکنند و نشان میدهند که چه چیزهایی در باطن تیم جریان دارد. بنیانهای اصلی فرهنگ، ارزشها و باورها هستند و آیینها، شعارهای همبستگی و نمادها از این باورها نشأت میگیرند.
ارزشهای موثر در ایجاد فرهنگ تیمی
عنصر پایهای و بنیانی فرهنگ تیمی، مجموعه ارزشهایی است که تیم شما بهطور عمیق و صریح برای آنها اهمیت قائل است و بر این اساس تصمیمگیری میکند. این ارزشها را نمیتوان با سادهانگاری از کنار آنها گذشت یا بهراحتی زیر سوال برد؛ چراکه آنها گرههای محکم هویت مشترک تیم را میسازند و ستونهای اصلی رفتار گروهی را تشکیل میدهند.
اگرچه بسیاری از شرکتها در شکل دادن فرهنگ تیمی از عبارت «ارزشهای اصلی» استفاده میکنند، تحقیقات در حوزه تیمسازی نشان میدهد که تعبیر دقیقتری برای این اصول وجود دارد: ارزشهای مقدس. این عبارت بهطور دقیقتر به اصول یا استانداردهای رفتاری اطلاق میشود که بهطور عمیق به همپیوندی تیم کمک میکنند. ارزشهای مقدس آن دسته از باورها و رفتارهایی هستند که تیم برای حفظ آنها در مقابل فشارهای خارجی یا منافع کوتاهمدت آماده است از هر چیزی گذشت کنند؛ باور مشترک به اهمیت این ارزشها است که اعضا را متصل نگه میدارد و هویت و فرهنگ تیمی را پایدار میکند.
برای شناسایی این ارزشهای مقدس در ایجاد فرهنگ تیمی، از اعضا بخواهید در مورد روابطی که برقرار میکنند و مبادلاتی که انجام میدهند، بهطور دقیق حرف بزنند و همچنین در مورد رفتارهایی که هرگز انجام نمیدهند یا از آنها دست میکشند، توضیح دهند. هدف این است که به فهمی عمیق از ارزشهایی برسیم که تیم حاضر نیست برای افزایش بهرهوری از آنها چشمپوشی کند.
این ارزشهای مقدس، بهعنوان بنیانی محکم و پایدار، برای ایجاد فرهنگ تیمی هستند و بههیچوجه قابل تردید نیستند؛ بهعبارت دیگر، آنها پایهای هستند که میتوان بر اساس آن فرهنگ تیمی را شکل داد، تقویت کرد و با اطمینان از پایداری آن، مسیرهای رشد و توسعه را طراحی کرد. بنابراین، شناسایی و حفاظت از این ارزشهای مقدس، نخستین گام حیاتی برای ایجاد یک فرهنگ تیمی قوی، همسو با اهداف سازمانی و مطلوب از دید تمامی اعضا محسوب میشود.

باورهای موثر در فرهنگ تیمی
عنصر دوم فرهنگ تیمی، مجموعه باورهایی است که تیم به جهان و واقعیت پیرامون خود نگاه میکند. این باورها مانند لنزهایی هستند که از طریق آنها اعضا به واقعیتها، تعاملات و تصمیمگیریها مینگرند. مثلاً برخی تیمها بر این باورند که جهان همواره یک میدان رقابت است و هدف اصلی آنها دستیابی به سودهای بزرگ یا رسیدن به بالاترین سطح کارایی است، حتی اگر این مسیر به هزینههای زیادی منتهی شود. در مقابل، تیمهایی وجود دارند که باور دارند بهترین عملکرد و کار تیمی موفق، زمانی محقق میشود که همه اعضا برنده باشند و منافع مشترک در اولویت قرار بگیرد.
بههمین ترتیب، برخی گروهها فرهنگ تیمی متفاوتی دارند و معتقدند عدالت با نتایج برابر برای همگان معنا میشود، در حالی که عدهای دیگر باور دارند که عدالت واقعی در برابر با مردم با همان سطح احترام و رفتار برابر است، هرچند که نتایج به یکسانی نرسد.
اینها باورها هستند. آنها معمولا از ارزشها سرچشمه میگیرند، اما به جای اینکه مانند ارزشها به درون نگاه کنند، به نحوه نگاه تیم به بیرون و دنیا مربوط میشوند. چنین باورهایی میتوانند به طرق مختلفی مفید یا مضر باشند، و هیچ مجموعهای از باورها وجود ندارد که برای همه تیمها دقیقاً درست باشد.
البته گاهی باورهای ناسالم یا غیراخلاقی نیز وجود دارند که باید از آنها پرهیز کرد. آنچه در فرهنگ تیمی اهمیت دارد این است که تیم درباره باورهای خود شفاف باشد و بتواند آنها را بهروشنی بیان کند، زیرا این باورها به شکلگیری فرهنگ تیمی و در نهایت رویکردهای تیمی در برخورد با یکدیگر، نحوه هماهنگی کارها و اندازهگیری موفقیت اثرگذارند. رهبری در کار تیمی نقش کلیدی در این فرآیند دارند: آنها باید فضای گفتوگو ایجاد کنند تا اعضا بتوانند باورهای خود را بازبینی، توضیح و در نهایت همسو با اهداف تیمی به توافق برسند.
در نتیجه، روشنسازی و همسوسازی باورها با ارزشها و هدفهای سازمانی، گامی حیاتی در شکلدادن یک فرهنگ تیمی کارآمد است. این کار به تیم کمک میکند تا تصمیمهای اخلاقی و عملی بهتری بگیرد، با تفاوتها و دیدگاههای مختلف کنار بیاید، و بهطور مداوم مسیر رسیدن به اهداف مشترک را همسو نگه دارد.
آیینهای موثر در فرهنگ تیمی
عنصر سوم فرهنگ تیمی، مجموعه آیینهای آن است. این جزء، برخلاف دو عنصر نخست، معمولاً فراتر از سطح ظاهری است و برای افراد خارج از تیم گاهی قابل مشاهده است. آیینها به اشکال گوناگون و با شیوههای مختلفی ظهور پیدا میکنند: عادات ارتباطی اعضا، اصطلاحات اختصاری مخصوص تیم، شوخطبعی درونگروهی، یا حتی ارجاع به تجربههای مشترک گذشته. آیینها از دو منظر مهم به پیوند اعضای تیم کمک میکنند.
آیینها نشانهای از تعلق هستند ودر بسیاری از موارد باعث اعتماد سازی در تیم میشود. وقتی آیینی را بهخوبی درک میکنید، معنایش این است که شما یکی از اعضای درونگروه هستید و به جمع تعلق دارید. حضور و مشارکت در این آیینها حس عضویت و پذیرش در تیم را تقویت میکند.
آیینها بهطور عمده باورها و ارزشهای تیم و در نهایت فرهنگ تیمی را تقویت میکنند. به عنوان مثال، برخی تیمها آیینی دارند که در هر جلسه یک صندلی خالی باقی میگذارند تا به یاد مشتریان یا ذینفعانی که به آنها خدمت میکنند، احترام بگذارند. این گونه آیینها نه تنها به تقویت فرهنگ تیمی کمک میکنند، بلکه به شکلدهی رفتار جمعی و یادآوری مداوم ارزشهایی که تیم به آنها پایبند است، میانجامند.
اغلب آیینها بهطور ارگانیک و بهطور طبیعی شکل میگیرند. یک عضو تیم رفتاری را انجام میدهد که ارزشهای تیم را تقویت میکند و تیم از آن رفتار لذت میبرد؛ همین رفتار به مرور زمان به عادتی پایدار و در نهایت فرهنگ تیمی تبدیل میشود. از منظر رهبران، نقش کلیدی در این فرایند آن است که به رفتارهای ملموس و آموزنده اعضا توجه نشان دهند. وقتی مشاهده میکنند که یکی از این رفتارها با استقبال و معنا همراه شده است، آن رفتار را بهگونهای روشن و مثبت جشن بگیرند تا به دیگران پیام روشن بدهد که این آیین باید تکرار شود.
بنابراین، آیینهای سازنده فرهنگ تیمی نه تنها نمود بیرونی و قابل مشاهدهای از گروه هستند، بلکه نیرویی درونی برای هماهنگی، همدلی و استمرار ارزشها بهشمار میآیند. ایجاد یا تقویت آیینهای سازنده و پرورش فضای قدرتمند برای جشن گرفتن آنها میتواند به ایجاد فرهنگ تیمی پویا، پایدار و همسو با مأموریت سازمان کمک کند.

شعارهای اتحاد در ایجاد فرهنگ تیمی
چهارمین عنصر فرهنگ تیمی، شعار اتحاد است. اگرچه شعار اتحاد همچون یک آیین به نظر میرسد، اما اغلب میتواند مهمترین و تاثیرگذارترین ابزار درون تیمی باشد. شعار اتحاد عبارتی کوتاه است که با تقویت هدف و ارزشهای کلیدی تیم، اعضا را به هم مرتبط میکند و همسو مینماید. ممکن است به نظر برسد این گونه شعارها متملقانه یا کلیشهای جلوه کنند یا از اعتبار لازم برخوردار نباشند؛ اما همان ظاهربینی ساده میتواند بزرگترین نقطه قوت آنها باشد. شعارهای اتحاد در فرهنگ تیمی با وضوح و شفافیت خود، وظیفه تیم را در یک جمله به تصویر میکشند و نشان میدهند که چه کاری انجام میدهد، برای چه کسانی ارزشآفرینی میکند و تفاوتی که نتیجه کار ایجاد میکند چیست.
این شعارها به عنوان یادآورهای روشن و مستقیم عمل میکنند: به اعضا میگویند چرا کار گروهی مهم است و چگونه همافزایی بین افراد میتواند به دستاوردهای بزرگ منتهی شود. برای طراحی شعاری که همه این جنبهها را دربرداشته باشد، با اعضای تیم همکاری کنید و در راستای ایجاد فرهنگ تیمی، از پرسش ساده آغاز کنید: کار ما به چه کسی خدمت میکند؟ شاید بخواهید اضافه کنید که این کار را چگونه انجام میدهید و چرا این شیوه انجام کار از نظر شما با اهمیت است.
اما در نهایت، خواهید دید که یکی از پاسخها به ماهیت شعار شما تبدیل میشود. آن پاسخ را به یک جمله کوتاه و نیرومند تبدیل کنید که بتواند به عنوان محور رفتار، تصمیمگیری و ارتباط تیمی عمل کند. در دوره آموزش کار تیمی با امین اسماعیلیان به راحتی میتوانید اصول و نکات ایجاد فرهنگ تیمی را به بهترین شکل ممکن بیاموزید و در جهت پیش برد اهداف کسب و کار خود به کار گیرید.
نمادهای موثر در فرهنگ تیمی
آخرین و اغلب قابل مشاهدهترین عنصر فرهنگ تیمی، مجموعه نمادهای آن است. نمادها اشیاء یا تصاویر فیزیکی هستند که برای تقویت و انعکاس ارزشها و باورهای تیم به کار گرفته میشوند. این عناصر میتوانند تصاویر، اشیاء یا نمادهای گرافیکی باشند، اما همواره باید با مجموعه ارزشها و باورهای تیم همسو باشند تا بتوانند معنای عمیقتری ایجاد کنند.
به عنوان مثال، وجود یک میز فوتبال دستی در اتاق استراحت میتواند به عنوان نماد فرهنگ تیمی عمل کند، اگر باعث تقویت باور این شود که تیمهایی که با هم بازی میکنند، با هم به عملکرد بهتری دست مییابند. همچنین غذای رایگان میتواند نمادی باشد از این ایده که ارتباطات غیررسمی بین اعضا میتواند به نوآوری و همکاری بیشتر منجر شود، بهخصوص اگر نوآوری یکی از ارزشهای کلیدی تیم باشد.
اما تنها کپیبرداری از نمادهای شرکتها یا تیمهای دیگر معمولاً اثر چندانی ندارد. مگر آنکه ارزشها و باورهای دو تیم با یکدیگر همسو باشند؛ در غیر این صورت، نمادهای یک تیم به ندرت میتواند فرهنگ آن تیم را به دیگری منتقل کند. بهترین رویکرد این است که نمادها بهطور ارگانیک و به تدریج، همزمان با پایداری بنیانهای فرهنگ تیمی، شکل بگیرند و رشد کنند.

جمع بندی
در این مسیر پنج عنصر کلیدی فرهنگ تیمی را مرور کردیم: ارزشها، باورها، آیینها، شعارهای اتحاد و نمادها. هر کدام نقشی منحصربهفرد اما بههمپیوسته ایفا میکنند: ارزشها بنیان هویت تیماند و باورها چگونه جهان را میبیند؛ آیینها کمیت و کیفیت تعلق و انسجام را به نمایش میگذارند؛ شعار اتحاد، مسیر روشن و الهامبخش برای تصمیمگیری و رفتار روزمره فراهم میکند؛ و نمادها تصویر عینی و ملموسی از آنچه تیم میحافظ و ترویج میدهد، ارائه میدهند.
رهبران باتجربه با شفافسازی و همسوسازی این عناصر، فرهنگ تیمی قدرتمند و پایدار ایجاد میکنند که همسو با مأموریت سازمان است و به اعضا کمک میکند تا با هم و به نحو مؤثرتری عمل کنند. اگر هر عنصر با دقت توسعه یابد و با ارزشهای بنیادی همسو شود، تیم نه تنها در مواجهه با فشارها و تغییرات مقاومت بیشتری نشان میدهد، بلکه با انگیزه و هماهنگی بیشتری پیش میرود.
9 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.