هویت مشترک تیم، بهترین راه برای بهبود عملکرد
هویت مشترک تیم، بهترین راه برای بهبود عملکرد
هویت مشترک تیم به معنای احساس واحد بودن اعضا، تعهد به اهداف مشترک و پاسداشت ارزشهای مشترک است که با تداوم در چهار اصل کلیدی (هدفگذاری همسو، ارزشسازی، تمرکز بر اهداف و تعریف عادتهای ارتباطی) میتواند منجر به کارایی بالاتر، همدلی بیشتر و عملکرد پایدارتری شود. در این مقاله از مجله ایران پرفورمنس، با بررسی گامهای عملی برای ایجاد این هویت، به زبان ساده نحوه تبدیل تیمهای مختلف به واحدهای همسو و قدرتمند در برابر چالشها و فرصتهای سازمانی توضیح داده میشود.
ایجاد هویت مشترک در تیم
ایجاد هویت مشترک در تیم در میان همتیمیها برای دستیابی به تیمی با عملکرد بالا از اهمیت زیادی برخوردار است. هویت مشترک تیم به میزانی اشاره میکند که اعضای تیم به عنوان یک گروه مشخص احساس همبستگی و وحدت دارند. این امر مشخص میکند که آیا اعضای تیم واقعاً احساس میکنند که این تیم متعلق به آنها است و به آن وفادارترند یا خیر.
سالها تحقیق در علوم اجتماعی نشان دادهاند که افراد با استفاده از برچسبها و دستهبندیها در محیط خود، جهان را در قالبی مشخص درک میکنند. «تیم» یکی از این برچسبها است و اهمیت زیادی دارد، زیرا وقتی با یک گروه خاص همزاد پنداری میکنیم، هویت و رفتار ما به شکلگیری هدایت میشود. در نتیجه، ایجاد و تقویت هویت مشترک تیم میتواند به هماهنگی بیشتر، افزایش اعتماد و بهبود کارایی تیم منجر شود. در ادامه شش مورد مهم که موجب ایجاد هویت مشترک در تیم میشود را بررسی میکنیم
-
با هدف شروع کنید
اولین اقدام در ایجاد هویت مشترک در تیم، آغاز با هدف است. درک هدف کار تیم و چگونگی همسویی آن با ماموریت سازمان، نخستین گام در شکلگیری هویت مشترک تیم به شمار میآید. برای اکثر تیمها، این موضوع به معنای تکرار یا حتی به یاد سپردن بیانیه ماموریت سازمانی نیست؛ بلکه به شیوه ارتباط کار خاص تیم با آن ماموریت کلی اشاره دارد. مهمتر از همه این است که مشخص شود چه کسی تحت تأثیر مثبت همکاری خوب تیم قرار میگیرد.
یک سوال ساده برای خلاصه کردن این “چه کسی” این است: از تیم بپرسید «کاری که ما انجام میدهیم به چه کسی خدمت میکند؟» با پاسخ به این سوال، اعضای تیم میتوانند درک عمیقتری از تأثیری که بر تیم و افرادی که به آنها خدمت میکنند، پیدا کنند. هنگامی که اعضای تیم اهمیت مشارکتهای خود را تشخیص دهند، احتمال بیشتری دارد که احساس انگیزه و مشارکت کنندگی کنند. شناسایی گروه خاصی از افراد که از عملکرد تیم سود میبرند، به اعضای تیم اجازه میدهد تا کار خود را به نتایج دنیای واقعی مرتبط ساخته و برای تحقق آن نتایج با تیم احساس همدلی کنند. این فرایند، پایهای برای تقویت هویت مشترک تیم و افزایش هماهنگی عملی تیم است.
-
بر اساس ارزشها بنا کنید
دومین گام در ایجاد هویت مشترک در تیم، ساختهشدن بر پایه ارزشها است؛ به این معنا که ارزشهای ویژه تیم و نحوه برخورد اعضا با یکدیگر را مشخص کنید. که این کار در قدم اول در حوزه رهبری در کار تیمی مشخص میشود. با شناسایی ارزشهایی که تیم میخواهد در تعاملات خود بر آنها تأکید کند، اعضای تیم میتوانند مجموعهای مشترک از اصول را برای هدایت رفتار خود ایجاد کنند. همانطور که ست گودین میگوید، این امر به معنای تأکید بر این است که “افرادی مانند ما، کارهایی مانند این انجام میدهند.”
مزیت دیگر بحث درباره ارزشها این است که سازشهایی را که تیم هرگز برای رسیدن به هدف خود انجام نمیدهد، مشخص میکند. با تعریف موارد غیرقابل مذاکره، اعضای تیم میتوانند اقدامات و تصمیمات خود را با ارزشهای هویت مشترک تیم همسو کنند. همانطور که اعضای تیم آن موارد غیرقابل مذاکره را درونی میکنند، شروع به شناسایی ارزشهای زیربنایی آنها میکنند و رفتار خود را بر اساس آن همسو میکنند. جای تعجب نیست که آگاهی و تعمیق بیشتر با این ارزشها به تیم کمک میکند تا در راستای هویت مشترک تیم که با نوشته یا بنیادگذاری ارزشها شکل گرفته، قویتر همسو شود.

-
تمرکز بر اهداف
سومین گام در ایجاد هویت مشترک در تیم، تمرکز بر اهداف است. با تقسیم هدف و ارزشهای تیم به اهداف مشخص، اعضای تیم میتوانند درک روشنی از آنچه برای آن تلاش میکنند، داشته باشند. این اهداف باید چالشبرانگیز اما قابل دستیابی باشند و به اعضای تیم احساس هدفمندی و جهتگیری بدهند. گاهی اوقات این اهداف از سوی سطوح بالاتر سازمان به تیم ارائه میشود، اما حتی در چنین موقعیتهایی، لازم است یک بحث تیمی درباره وظایف صورت گیرد و به صورت جمعی نقاط عطف و اهداف فرعی را برای ایجاد یک برنامه عملیاتی تعریف کنیم.
تعیین اهداف تیمی برای تکمیل، زمینه را برای تعیین اهداف فردی که اعضای تیم برای پاسخگو نگه داشتن یکدیگر از آن استفاده خواهند کرد، فراهم میکند. وقتی اعضای تیم اهداف شخصی دارند که به اهداف کلی تیم کمک میکند، احتمال بیشتری وجود دارد که در موفقیت تیم احساس سرمایهگذاری کنند و هنگامی که این اهداف محقق و بهطور عمومی تجلیل میشوند، هویت مشترک تیم حتی بیشتر رشد میکند. با قدردانی و تجلیل از دستاوردها، اعضای تیم احساس میکنند که برای مشارکتهایشان ارزشمند و شناخته شدهاند. این امر حس رفاقت را تقویت میکند و همکاری و موفقیت مداوم را تشویق میکند.
-
تعریف عادتها
آخرین گام در ایجاد هویت مشترک در تیم، تعریف عادتها است. عادتها به معنای ایجاد هنجارها و رفتارهایی است که برای ارتباط و همکاری در تیم لازم است. این شامل تعیین هنجارها و انتظارات گروهی در مورد نحوه ارتباط است، از جمله استفاده از ابزارهای ارتباطی خاص و نحوه تصمیمگیری درباره آنها. با تدوین دستورالعملهایی برای ایمیل، پیامرسانها و سایر پلتفرمهای ارتباطی، اعضای تیم میتوانند ارتباط مؤثر در تیم و کارآمد را تضمین کنند. این روند، سوءتفاهمها را کاهش میدهد و همکاری را ارتقا میبخشد.
تعریف عادتها مزیت ثانویهای مشابه با ایجاد ارزشها دارد که در بالا به آن اشاره شد. هر چه اعضای تیم در فرایند تعریف عادتها مشارکت بیشتری داشته باشند، مالکیت بیشتری بر مجموعه نهایی هنجارها پیدا میکنند و با همسو شدن رفتارها با هنجارهای گروه، هویت مشترک تیم تقویت میشود. در گذر زمان، اعضا کمتر احساس میکنند که به صورت تصادفی عمل میکنند و بیشتر احساس میکنند که «این دقیقاً همان کاری است که ما انجام میدهیم». کلمه «ما» در اینجا یک سیگنال کوتاه اما قوی از هویت مشترک تیم است.
-
تقویت یادگیری و درونیسازی همسو بودن
برای تبدیل هویت مشترک تیم به رفتارهای ملموس، یادگیری مداوم را در محور کار تیمی جای دهید. این گام را با ایجاد فرصتهای یادگیری سازمانی و تیمی آغاز کنید: کارگاههای کوتاه مهارتهای کلیدی، مربیگری داخلی با رویکرد بیطرفانه، و جلسات بازنگری منظم عملکرد تیم. در مسیر تقویت هویت مشترک تیم، به دو دسته اصلی توجه کنید:
- تجربیات مشترک: پروژههای موفق، بحرانهای پشت سر گذاشتهشده و درسهای آموختهشده را به عنوان منابع یادگیری مشترک ضبط و به اشتراک بگذارید. این تجربیات پایهای برای هویت مشترک تیم میشود و به اعضا نشان میدهد که «ما» چگونه به نتیجه میرسیم.
- انعطافپذیری یادگیری: به هر عضو فرصت دهید تا نیازهای یادگیری خود را با اهداف تیم همسو کند. امکان دسترسی به منابع آموزشی مثل اموزش کار تیمی با امین اسماعیلیان، تمرینهای عملی و مسیرهای رشد فردی را فراهم کنید تا هر کس بتواند با سرعت و سبک خود پیشرفت کند. با تکرار و بهکارگیری آموختهها در محیط کار، هویت مشترک تیم به یک رفتار روزمره و الگوی ثابت تبدیل میشود.
هدف این است که هویت مشترک تیم از خلال فرآیندهای یادگیری زنده بماند: هر تجربه یادگیری به تقویت همسویی عملی میان اعضا منجر شود و اعضا احساس کنند که در حال ساختن «ما» هستند نه فقط «من» یا «تو». این رویکرد، امنیت روانی را نیز تقویت میکند و تمایل به مشارکت، مشارکتپذیری و پایداری را افزایش میدهد.

-
فرهنگ بازخورد و قدردانی مؤثر
بازخورد صادقانه و بهموقع، کلیدی برای رشد و تکامل هویت مشترک تیم است. برای ایجاد فرهنگ بازخورد قوی، به موارد زیر توجه کنید:
- ساختار مشخص بازخورد: یک سامانه بازخورد منظم و شفاف طراحی کنید که در آن بازخورد سازنده به صورت مستقیم و احترامآمیز ارائه شود. معیارهای اندازهگیری روشن برای بازخوردهای مرتبط با اهداف تیم و ارزشهای گروهی تعریف کنید تا همگی بدانند از چه جنبههایی باید نقد و تقدیر شود.
- بازخورد دوطرفه و همسو با هویت مشترک تیم: هر دو جهت بازخورد بدهی و دریافت بهصورت سازنده انجام شود. تشویق کنید که اعضا به جای تمرکز بر شخص، بر رفتارها و اثرات رفتاری در راستای تقویت هویت مشترک تیم تمرکز کنند.
- قدردانی منظم و هدفمند: دستاوردهای کوچک و بزرگ را به طور منظم ستایش کنید و بهوضوح ارتباط آنها با هویت مشترک تیم و اهداف تیمی نشان دهید. قدردانی صریح و عمومی، امنیت روانی را افزایش میدهد و احساس تعلق به تیم را تقویت میکند.
- امنیت روانی و فضای پاسخدهی: اعضا باید احساس کنند بدون ترس از قضاوت میتوانند بازخورد بدهند یا خطاها را مطرح کنند. این امنیت باعث میشود که هویت مشترک تیم در رفتارهای روزمره پیاده شود و تیم در مواجهه با چالشها سریعتر از قبل واکنش نشان دهد.

کاربرد هویت مشترک تیم
هویت مشترک تیم کاربردهای متعددی در سازمانها دارد و به عنوان یک ابزار مدیریتی قوی در کار تیمی موفق استفاده میشود. در زیر، برخی از کاربردهای اصلی هویت سازمانی را بررسی میکنیم:
- الهامبخش برای اعضا: هویت مشترک تیم میتواند الهامبخش و انگیزهبخش برای اعضای سازمان باشد. ایجاد هویت مشترک در تیم میتواند اعضا را به همبستگی و تعلق به تیم و سازمان تشویق کرده و انگیزه بیشتری برای انجام وظایفشان فراهم کند.
- سیاستگذاری و استراتژی تیم: هویت مشترک تیم میتواند به عنوان یک راهنمای استراتژیک برای سازمان و تیم عمل کند. با تعریف و تدوین هویت مشترک تیم ، سازمان میتواند ارزشها، باورها و هدفهای خود را به وضوح مشخص کند و براساس آنها سیاستها و استراتژیهای خود را تعیین کند.
- جذب و نگهداشت نیروی کار: هویت مشترک تیم قوی و مشخص میتواند به عنوان یک عامل جذابیت برای نیروی کار عمل کند. سازمانهایی با هویت سازمانی مشابه با ارزشها و باورهای کارکنان جدید، احتمالاً جذابیت بیشتری برای جذب و نگهداشت نیروی کار خواهند داشت.
- ایجاد فرهنگ تیمی: هویت مشترک تیم میتواند به صورت مستقیم تشکیل و تقویت فرهنگ تیمی و سازمان کمک کند. با تأکید بر ارزشها و باورها، هویت مشترک تیم میتواند فرهنگ مشترکی را در سازمان ایجاد کند که تمام اعضا میتوانند بر آن تمرکز کنند.
- مدیریت تغییر: هویت مشترک تیم میتواند در مدیریت تغییرات تیم و حتی سازمانی نقش مهمی ایفا کند. زمانی که شرکت تصمیم میگیرد تغییراتی را در ساختار، فرآیندها یا فرهنگ خود اعمال کند، هویت مشترک تیم میتواند به عنوان یک نقطه ثابت و اصلی برای اعضا باشد و به آنها کمک کند تا در طول فرایند تغییر سازمانی همگام شوند و به سمت اهداف جدید سازمان پیش بروند.
جمع بندی
ایجاد هویت مشترک در تیم برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم است. رهبران با آغاز از هدف، بنا نهادن بر ارزشها، تمرکز بر اهداف و تعریف عادات، میتوانند حس تعلق و ارتباط را در بین اعضای تیم تقویت کنند. این رویکرد منجر به تیمی متمرکزتر، منسجمتر و پربارتر میشود. رهبران با اجرای این چهار اقدام، میتوانند محیطی ایجاد کنند که در آن اعضای تیم برای رسیدن به اهداف مشترک با هم همکاری کنند و در دستیابی به آنها، بهترین عملکرد خود را ارائه دهند. این روند تقویتکننده هویت مشترک تیم است و به انگیزه، همکاری و کارایی تیم میافزاید.
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.