علت شکست تیم های ناموفق چیست؟
علت شکست تیم های ناموفق چیست؟
تشکیل تیمی از افراد با استعداد تنها اولین قدم به سوی موفقیت است. چالش واقعی این است که اعضای تیم بتواند به طور مؤثر با هم همکاری کنند تا به اهداف دست یابد. گاهی با وجود متخصصان ماهر در تیم، ممکن است تیم شما عملکرد ضعیفی داشته باشد، وضعیتی که میتواند هم گیجکننده و هم نا امید کننده باشد. در این مقاله از ایران پرفورمنس، به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که علت شکست تیمهای ناموفق چیست؟
نیاز به درک مشترک در تیم
تفکر غلطی که بسیار هم رایج است این است که اگر هر عضو وظایف فردی خود را به طور واضح بداند و عملکرد نسبتا خوبی داشته باشد، تیم به طور طبیعی موفق خواهد شد. این در حالی است که این تفکر، جنبه های حیاتی از جمله نحوه تعامل و همکاری اعضای تیم با یکدیگر را نادیده میگیرد و همین موضوع میتواند شروعی برای شکست تیمهای ناموفق باشد.
گاها بیمیلی و بی توجهی در مدیریت مسائل جزئی، می تواند مدیران را به سمتی سوق دهد که نسبت به مداخله و مدیریت در امور جزیی عملکردی خنثی داشته باشند. در این حالت نمی توان انتظارداشت که تیم در حین حفظ پویایی خود و با عملکردی مستقل به سمت موفقیت پیش بروند. این موضوع میتواند منجر به تلاشی ناهماهنگ شود، به طوری که اعضا از نحوه ادغام کار خود با کار همکارانشان مطمئن نباشند و این چنین مقدمات شکست تیمهای ناموفق فراهم میشود.
ارائه راهنماییهای روشن در مورد نقشها و مسئولیتها ضروری است، اما پرورش فرهنگ همدلی و تفاهم نیز به همان اندازه مهم است. این تمرکز دوگانه بر شفافیت نقش اعضا در تیم و همدلی، درک مشترکی را ایجاد میکند و تیم را قادر میسازد نه تنها در وظایف خود، بلکه در همکاری و همدلی نیز به برتری برسند واز گرفتن برچسب تیمهای ناموفق فاصله بگیرد.
معنای “همدلی” در تیم، فراتر از صرفاً قرار دادن خود به جای دیگری است. در واقع “همدلی” شامل پرورش فعال فرهنگ تیمی است که در آن اعضا با نقاط قوت، ضعف و سبکهای کاری یکدیگر آشنا هستند.
این موضوع توسط کریس هادفیلد، فضانورد کانادایی، که رهبری در کار تیمی متنوع را در ایستگاه فضایی بینالمللی بر عهده داشت،به صورت کاربردی اجرا شد. هادفیلد انسجام تیمی را در اولویت قرار داد. او متوجه شد که مشکلات ماموریت ناشی از کمبود دانش فنی نیست، بلکه ناشی از برخوردهای احتمالی ناشی از تفاوت در شخصیت و ترجیحات کاری است که معمولاً در دورههای طولانی و در فواصل نزدیک تشدید و تکرار میشوند.
هادفیلد برای تقویت درک متقابل و وحدت افراد تیم، هم در ایالات متحده و هم در روسیه زندگی و کار کرد و خود را در فرهنگهای مربوطه غرق کرد. او اعضای تیم را تشویق کرد که ترجیحات و اولویت های خود را به اشتراک بگذارند، با خانوادههای یکدیگر ارتباط برقرار کنند و در تمرینهای نقشآفرینی شرکت کنند تا واکنشهای یکدیگر به سناریوهای چالشبرانگیز را پیشبینی کنند .
این درک دوگانه ( شفافیت در مورد وظایف و بینش نسبت به دیدگاههای یکدیگر) در موفقیت چشمگیر این ماموریت و عدم شکل گیری تیمهای ناموفق نقش مهمی داشت. با وجود گذراندن پنج ماه، در فضای بسته ایستگاه فضایی بینالمللی، این تیم هرگز دچار مشاجره و اختلاف نظر نشد. آنها با چالشهای غیرمنتظرهای از جمله از دست دادن یکی از عزیزانشان در فضا و نشت ناگهانی مخزن آمونیاک که نیاز به یک پیادهروی فضایی فوری داشت، روبرو شدند. با این حال، آمادگی و درک کامل آنها از وظایف، روحیات و شرایط یکدیگر به آنها اجازه داد تا به طور مؤثر از این چالشها عبور کنند و تکمیل پیروزمندانه ماموریت را تضمین کنند.
نقش همدلی در بهبود عملکرد تیم های ناموفق
تحقیقات دکتر آنیتا ویلیامز وولی در دانشگاه کارنگی ملون نشان میدهد که کار تیمی موفق صرفاً به هوش یا تنوع اعضای آن بستگی ندارد. دکتر وولی و تیم تحقیقاتی او ۱۵۲ تیم را مورد بررسی و آزمایش قرار دادند و به آنها وظایفی دادند که نیاز به همکاری، تفکر خلاق، چالشهای تصمیمگیری و برنامهریزی از قبل داشت. در ابتدا، محققان فرض کردند که عواملی مانند هوش یا سطح مهارتهای خاص برای انجام وظیفه، بهترین پیشبینیکننده عملکرد خوب اعضای تیمها هستند. اما با کمال تعجب، دو عامل سطح درک اجتماعی و توانایی اعضا در همکاری و هماهنگی بود که تعیین کننده و پیش بینی کننده عملکرد اعضا بود.
به بیان دیگر تیمهایی که یک هنجار رفتاری مشترک ایجاد میکنند و وظایف و شرایط یکدیگر را درک میکنند، میتوانند هر وظیفهای را به طور مؤثر انجام دهند و از عملکرد تیمهای ناموفق فاصله بگیرند. به عبارت دیگر، هرچه درک مشترکتر باشد، احتمال عملکرد بالا و بهتر تیم، بیشتر است.

چگونه درک مشترک ایجاد کنیم
ایجاد همدلی و ارتباط موثر در یک تیم، نیازی به اقدامات بزرگ ندارد، بلکه میتواند با تعاملات ساده و روزمره شروع شود. در اینجا چند راه برای شروع عنوان و بررسی می کنیم:
1- وقت آزاد پیدا کنید:
یکی از پربارترین زمانها برای همکاری موفق و فاصه گرفتن از عملکرد تیمهای ناموفق، تایم آزاد افراد است، زمانی که تیم هیچ کاری انجام نمیدهد. شاید این موضوع به ظاهر غیر منطقی به نظر برسد، اما انسانها موجودات اجتماعی هستند و اجتماعی شدن بهترین راه برای شناخت یکدیگر است. در مواقعی که افراد در مورد کار صحبت نمیکنند، معمولاً در مورد خودشان صحبت میکنند. آنها تجربیات گذشته را شرح میدهند، خانواده خود را معرفی میکنند و سرگرمیها و علایقی را که فراتر از شرح شغل و آموزشهایشان است، به اشتراک میگذارند.
این لحظات خودافشاگری، به کل اعضا تیم اجازه میدهد تا یکدیگر را بهتر درک کنند و به تک تک همتیمیها اجازه میدهد تا اشتراکات غیرمعمولی پیدا کنند ( چیزهایی که آن دو نفر مشترک دارند، اما برای بقیه اعضای تیم غیرمعمول است). این اشتراکات غیرمعمول باعث ایجاد پیوند بین افراد و تبدیل شدن همکاران به دوستان می شود. تحقیقات بیشماری نشان میدهد که داشتن دوست در محل کار، افراد را پربارتر، متعهدتر و انعطافپذیرتر میکند و میتوانند به شکل گیری هویت مشترک تیم کمک شایانی نماید. این مورد یکی از مهمترین عواملی است که متاسفانه در تیمهای ناموفق نادیده گرفته میشود.
بعضی از زمانهای فراغت به طور طبیعی اتفاق میافتند، مانند لحظات قبل از جلسه که برخی از اعضای تیم در اتاق کنفرانس هستند یا زودتر از موعد در تماس ویدیویی هستند. اما ممکن است لازم باشد زمانهای دیگری نیز به طور عمدی ایجاد شوند، مانند تعیین روزهای خاص برای غذا خوردن با هم یا ایجاد تقویمی از قرارهای دونفره برای «چت قهوه» بین همکاران. در شروع، این زمانهای عمدی ممکن است ابتدایی به نظر برسند (تفریح اجباری که در واقع آنقدرها هم جالب نیست)، اما این موضوع صرفا به این دلیل است که اعضای تیم هنوز اطلاعات زیادی در مورد یکدیگر ندارند.
با ادامه این روند و با نزدیکتر شدن تیم و ایجاد همدلی بیشتر، به سرعت به برخی از پرانرژیترین زمانها در تقویم تیم تبدیل میشوند.
2- برای من دفترچه راهنما بنویسید:
یکی از کارهایی که کمک میکند تا تیم شما هرگز به دستهی تیمهای ناموفق نپیوندد این است که از هر فرد در تیم بخواهید شرح مکتوب و کوتاهی تهیه کند و به همتیمیهایش درباره خودشان و نحوه ترجیح کارشان توضیح دهد. این را به عنوان یک دفترچه راهنما در نظر بگیرید، مانند دفترچه راهنمایی که هنگام خرید ماشین جدید به شما میدهند. این دفترچهها به اعضا تیم کمک میکنند تا بفهمند چرا یک نفر همیشه بیش از حد خوشبین و دیگری شکاک به نظر میرسد، و چرا یک نفر ایمیلهای طولانی و تأملبرانگیز مینویسد و دیگری در جواب مینویسد: «به نظر خوب میآید».
این کار باعث صرفهجویی در زمان و عدم سردرگمی میشود و همچنین به کاهش تعارض در تیم کمک میکند، این کار به ظاهر ساده، بهتر از هر آزمون شخصیتشناسی گرانقیمتی می تواند کارساز باشد.
یک الگوی آسان برای شروع شامل چهار جمله ساده است:
من در بهترین حالت خودم هستم وقتی که __________.
من در بدترین حالت خودم هستم وقتی که __________.
میتوانید روی من برای __________ حساب کنید.
چیزی که از شما میخواهم این است که __________.
این سوالات را ارسال کنید و از تیم بخواهید قبل از جلسه برای به اشتراک گذاشتن پاسخها، مدتی در مورد آنها فکر کنند. اگر شما رهبر هستید، با شروع صحبت، اعتماد ایجاد کنید. بعد از هر جمله، زمانی را برای سوالات و توضیحات اختصاص دهید، زیرا افراد سعی میکنند آنچه را که به اشتراک گذاشته شده است در تجربیات گذشته با آن شخص به کار گیرند. درست مانند منشورهای تیمی، ارزش واقعی در سند نیست، بلکه در تهیه و به اشتراک گذاشتن آن است. با این کار چندین قدم از بروز یکی از علل شکست تیمهای ناموفق فاصله میگیرید.

3- قدردانی را به اشتراک بگذارید:
یکی از سادهترین و قدرتمندترین راهها برای ایجاد همدلی و ارتباط با دیگران و گریز از شکست تیمهای ناموفق، ابراز قدردانی است. بنابراین، جای تعجب نیست که تحقیقات نشان میدهد تیمهای با عملکرد بالا، نسبت به سایر گروهها، قدردانی بیشتری نسبت به یکدیگر ابراز میکنند. علاوه بر این، افزایش ابراز قدردانی در یک تیم، تمایل به کمک به یکدیگر در پروژههای آینده را نیز افزایش میدهد. مزایای قدردانی فقط برای گیرنده نیست، بلکه برای دهنده نیز مفید است و این مجموعه رفتار میتواند عامل نجات تیمهای ناموفق باشد.
وقت گذاشتن برای گفتن «متشکرم» باعث افزایش رفاه و عملکرد مغز میشود و بیصبری و سایر عوامل استرسزا را که مانع همدلی با همکاران میشوند، کاهش میدهد. افراد سپاسگزار، آرامتر و مقاومتر هستند و حدود هفت درصد بیشتر از همکاران ناسپاس خود درآمد دارند. یک پیشنهاد ویژه برای تیمهای ناموفق این است که قدردانی را به یک فرهنگ تیمی تبدیل کنند. درادامه روند اجرای آن را توضیه میدهیم.
در نظر داشته باشید که چند جلسه عمومی قدردانی را در تیم خود برگزار کنید. این میتواند یک مراسم هفتگی در پایان جلسه باشد که در آن هر فرد از شخص دیگری در تیم تشکر میکند (مطمئن شوید که همه حداقل یک تقدیر دریافت میکنند). همچنین میتواند با ایجاد یک ایمیل یا کانال ارتباطی «تمجید هفتگی» باشد که در آن اعضا آنچه را که در هفته گذشته در مورد یکدیگر قدردانی کردهاند، به اشتراک بگذارند. اگر به یک شروع حتی کوچکتر نیاز دارید، میتوانید هربار فقط یک نفر را هدف قرار دهید و قدردانی از او را در جمع انجام دهید.
جمع بندی
ایجاد یک تیم با عملکرد بالا و دوری از عملکرد تیمهای ناموفق شبیه بازی شطرنج است، که در آن درک نقاط قوت و نقشهای منحصر به فرد هر مهره برای پیروزی بسیار مهم است. با پرورش فرهنگ شفافیت، همدلی و درک متقابل، شما تیم خود را قادر میسازید تا پیچیدگیهای همکاری را به طور مؤثر مدیریت کند. این رویکرد نه تنها عملکرد را افزایش میدهد، بلکه یک تیم انعطافپذیر و سازگار میسازد که قادر به دستیابی به اهداف خود است و فرسنگ ها با علل شکست تیمهای ناموفق فاصله دارد.
به یاد داشته باشید، مسیر رسیدن به یک تیم با عملکرد بالا، سفری برای ایجاد درک و همدلی است، راهبردی که اگرچه ممکن است به زمان و صبر نیاز داشته باشد، اما برای کسانی که مایل به سرمایهگذاری در آن هستند، پاداشهای قابل توجهی به همراه دارد.
دیدگاهتان را بنویسید